coetaneous
معنی
همزمان،معاصر،مقارن،هم عصر، هم سال، هم تاریخ، معاصر
[زمین شناسی] هم زمان، معاصر، هم عصر یک جایگزین پیشنهادی برای اصطلاح هم زمان یا isochronous. به معنای مساوی یا برابر بودن در طول مدت یا مشابه در زمان، نادر.
[زمین شناسی] هم زمان، معاصر، هم عصر یک جایگزین پیشنهادی برای اصطلاح هم زمان یا isochronous. به معنای مساوی یا برابر بودن در طول مدت یا مشابه در زمان، نادر.
دیکشنری
متناوب
ترجمه آنلاین
همراه با پوست