cocktail
معنی
مهمانی، کوکتل
سایر معانی: پیش خوراک (معمولا آب میوه یا میوه های ریز ریز شده یا ماهی و سس)، انواع مشروبات الکلی (معمولا آمیزه ای از مشروب قوی و شراب و آب میوه و غیره و یخ)، (قدیمی)، اسب دم کوتاه، اسب دم کل، نوشابه ای مرکب از چند نوشابه دیگر
سایر معانی: پیش خوراک (معمولا آب میوه یا میوه های ریز ریز شده یا ماهی و سس)، انواع مشروبات الکلی (معمولا آمیزه ای از مشروب قوی و شراب و آب میوه و غیره و یخ)، (قدیمی)، اسب دم کوتاه، اسب دم کل، نوشابه ای مرکب از چند نوشابه دیگر
دیکشنری
کوکتل
اسم
cocktailکوکتل
party, banquet, dinner, feast, reception, cocktailمهمانی
ترجمه آنلاین
کوکتل