clairvoyance
/klerˌvɔɪəns/

معنی

روشن بینی، بصیرت
سایر معانی: غیب بینی، نهان بینی

دیکشنری

فکری
اسم
clairvoyance, lucidity, perspective, perspicuityروشن بینی
insight, vision, discernment, discretion, intuition, clairvoyanceبصیرت

ترجمه آنلاین

روشن بینی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.