circa
معنی
تقریبا، در حدود، در اطراف
سایر معانی: (نشانی که پیش از تاریخ تقریبی به کار می رود) حدود، تقریبا (مخفف آن: .c)
سایر معانی: (نشانی که پیش از تاریخ تقریبی به کار می رود) حدود، تقریبا (مخفف آن: .c)
دیکشنری
تقریبا
قید
almost, approximately, nearly, about, near, circaتقریبا
حرف اضافه
about, within, circaدر حدود
around, about, circa, anentدر اطراف
ترجمه آنلاین
در حدود