معنی

یار، محکوم، صمیمی، خوش مشرب
سایر معانی: دوست مانند، گرم، گرم گیر

دیکشنری

چمنی
اسم
sweetheart, friend, partner, helper, alter ego, chummyیار
convict, jailbird, chummy, con, geezo, lagمحکوم
صفت
sincere, intimate, cordial, warm, heartfelt, chummyصمیمی
sociable, genial, sanguine, pleasant, folksy, chummyخوش مشرب

ترجمه آنلاین

دوست داشتنی

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.