chronometer
/krəˈnɒmɪtər/

معنی

زمان سنج، کرونومتر، گاه شمار، وقتنگار، گاه نگار
سایر معانی: (ساعت بسیار دقیق برای زمان سنجی مسابقات و تجربیات علمی و غیره) گاه سنج، ثانیه شمار
[مهندسی گاز] زمان سنج، ثانیه شمار
[زمین شناسی] زمان سنج، ثانیه سنج
[ریاضیات] زمان سنج، کرونومتر

دیکشنری

کرونومتر
اسم
timer, chronometer, clock, chronoscopeزمان سنج
stopwatch, chronometerکرونومتر
timepiece, chronometer, chronoscopeگاه شمار
chronometerوقتنگار
chronometerگاه نگار

ترجمه آنلاین

کرنومتر

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.