checkup
معنی
معاینه، معاینه عمومی، بازرسی کلی
سایر معانی: معاینه ی طبی، بازبین پزشکی، باز سنجی کردن، (کیفیت کار یا شخصیت کسی را) بررسی کردن، وارسیدن، معاینه کردن
سایر معانی: معاینه ی طبی، بازبین پزشکی، باز سنجی کردن، (کیفیت کار یا شخصیت کسی را) بررسی کردن، وارسیدن، معاینه کردن
دیکشنری
بازرسی
اسم
examination, exam, inspection, checkupمعاینه
checkupمعاینه عمومی
checkupبازرسی کلی
ترجمه آنلاین
چکاپ