checkered
معنی
متغیر، شطرنجی، پیچازی، دارای تحولات
سایر معانی: متنوع، پر پستی و بلندی، پر ماجرا، خانه خانه، گوناگون (به ویژه از نظر رنگ)، پر الوان، رنگارنگ، پر ماجرا a checkered life زندگی پرفراز و نشیب
سایر معانی: متنوع، پر پستی و بلندی، پر ماجرا، خانه خانه، گوناگون (به ویژه از نظر رنگ)، پر الوان، رنگارنگ، پر ماجرا a checkered life زندگی پرفراز و نشیب
دیکشنری
چکرز
صفت
checkered, plaid, checked, chequeredشطرنجی
chequeredپیچازی
chequeredدارای تحولات
variable, changing, changeable, uncertain, changed, floatingمتغیر
ترجمه آنلاین
شطرنجی