chargeable
/ˈt͡ʃɑːrdʒəbl̩/

معنی

پرشدنی، اتهام پذیر، قابل بدهی یا پرداخت
سایر معانی: قابل مطالبه، محول کردنی، حساب شدنی (پای کسی) (رجوع شود به: charge)

دیکشنری

قابل پرداخت است
صفت
chargeableپرشدنی
chargeableاتهام پذیر
chargeableقابل بدهی یا پرداخت

ترجمه آنلاین

قابل شارژ

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.