chaplain
معنی
قاضی عسگر، دین یار، پادری، کشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
سایر معانی: کشیش وابسته به بیمارستان یا مدرسه یا ارتش و غیره، قاضی عسکر، سرپرست نمازخانه، پیش نماز، کشیش وابسته به نیایشگاه خصوصی (مثلا در دربار)
سایر معانی: کشیش وابسته به بیمارستان یا مدرسه یا ارتش و غیره، قاضی عسکر، سرپرست نمازخانه، پیش نماز، کشیش وابسته به نیایشگاه خصوصی (مثلا در دربار)
دیکشنری
سرپرست
اسم
chaplainقاضی عسگر
chaplain, clergyدین یار
mat, chaplainپادری
chaplainکشیشی که عبادتگاه ویژه دارد
ترجمه آنلاین
روحانی