معنی

میانی، واقع در مرکز، وسطی
سایر معانی: مرکزی، نزدیک به مرکز، میانگاهی، در مرکز، واقع درمرکز
centric _
پسوند، دارای تعداد به خصوص مرکز، مرکزدار [concentric]
[زمین شناسی] هم مرکز به بافت یک سنگ می گویند، که در آن سازنده ها حول یک مرکز، چه بطور شعاعی (مانند اسفرولیتی) و چه بطور هم مرکز (مانند اوربیکولار)، آرایش یافته اند.

دیکشنری

محور
صفت
middle, central, mid, medial, median, centricمیانی
centricواقع در مرکز
middle, median, mean, mid, centric, medialوسطی

ترجمه آنلاین

مرکزی

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.