[ریاضیات] مرکز ساز زیرمجموعه ی حلقه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] وسط نگه دار جداره
[نفت] میان دار مغزی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.