central tendency

معنی

[حسابداری] تمایل به مرکزیت
[عمران و معماری] تمایل به مرکز
[کامپیوتر] انتظار، احتمال مطابقت داده با مقادیر موردا.
[ریاضیات] گرایش به مرکز
[آمار] گرایش به مرکز

ترجمه آنلاین

گرایش مرکزی

واژه‌های مشابه

central tendency

گرایش به ‌مرکز [آمار] مجتمع شدن نقاط داده‌های یک توزیع در حول یک مقدار کمابیش واقع در مرکز

واژه‌های مصوب فرهنگستان

measure of central tendency

[عمران و معماری] سنجنده گرایش به مرکز [روانپزشکی] میزان گرایش مرکزی. مقدار مرکزی در یک توزیع که سایر مقادیر در پیرامون آن پخش می شوند. سه میزان گرایش مرکزی عبارتند از

دیکشنری انگلیسی به فارسی

measures of central tendency

[ریاضیات] اندازه های گرایش به مرکز، اندازه های تمایل به مرکز، مقادیر متمایل به مرکز، مشخص کننده های مرکزی، سنجیده های گرایش به مرکز

دیکشنری انگلیسی به فارسی

central tendency

معنی

ترجمه آنلاین

واژه‌های مشابه

central tendency

measure of central tendency

measures of central tendency

پیشنهاد شما

واژه‌نامه‌ها