معنی

[خاک شناسی] سیمانی شده

دیکشنری

سیمان
فعل
paste, attach, glue, stick, bind, fastenچسباندن
cementسمنت کردن
join, adhere, connect, attach, meet, affiliateپیوستن

ترجمه آنلاین

سیمانی شده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.