catabolism
معنی
دگرگونی، نابود کننده، فروساخت، سوخت موادغذایی دربافت ها
سایر معانی: (گیاه شناسی - جانورشناسی - تنکرد شناسی) فرو سوخت (فرآیند گیاهی و حیوانی که طی آن بافت زنده تبدیل به انرژی و فضولات می گردد)، سوخت و ساز تباهگر (destructive metabolism هم می گویند)، فروگوهرش
[صنایع غذایی] زیست سوزی: واکنشهای که باعث شکسته شدن ترکیبات آلی در سلول زنده میشود و معمولا انرژی زا هستند.
[بهداشت] فروساخت - کاتابولیسم
[خاک شناسی] سوخت
سایر معانی: (گیاه شناسی - جانورشناسی - تنکرد شناسی) فرو سوخت (فرآیند گیاهی و حیوانی که طی آن بافت زنده تبدیل به انرژی و فضولات می گردد)، سوخت و ساز تباهگر (destructive metabolism هم می گویند)، فروگوهرش
[صنایع غذایی] زیست سوزی: واکنشهای که باعث شکسته شدن ترکیبات آلی در سلول زنده میشود و معمولا انرژی زا هستند.
[بهداشت] فروساخت - کاتابولیسم
[خاک شناسی] سوخت
دیکشنری
کاتابولیسم
اسم
transformation, change, alteration, variation, metamorphosis, catabolismدگرگونی
catabolismفروساخت
destroyer, catabolism, annihilator, exterminatorنابود کننده
catabolismسوخت موادغذایی دربافت ها
ترجمه آنلاین
کاتابولیسم