castle
معنی
دژ، قلعه، قصر، رخ
سایر معانی: ارگ، کلات، کاخ، کوشک، (شطرنج) رخ (rook هم می گویند که از ریشه ی فارسی است)، قلعه رفتن، دژدار یا قصر دار کردن، در دژ یا قصر جادادن، در شطرنج ر
سایر معانی: ارگ، کلات، کاخ، کوشک، (شطرنج) رخ (rook هم می گویند که از ریشه ی فارسی است)، قلعه رفتن، دژدار یا قصر دار کردن، در دژ یا قصر جادادن، در شطرنج ر
دیکشنری
قلعه
اسم
castle, fort, chateau, burg, munition, acropolisقلعه
castle, alcazarقصر
fortress, fort, castle, stronghold, citadel, acropolisدژ
face, rook, roc, countenance, slit, castleرخ
ترجمه آنلاین
قلعه