cashed
معنی
پول نقد، وصول کردن، نقدکردن، دریافت کردن، صندوق پول، پول خرد
دیکشنری
گشوده شد
فعل
cash, realizeنقد کردن
collect, receipt, cash, receiveوصول کردن
receive, cash, draw, pull down, recoverدریافت کردن
ترجمه آنلاین
نقد شده است