cartridge
معنی
سایر معانی: استوانه (حلقه ی فیلم دوربین عکاسی با ماسوره و پوشش خارجی آن که یکجا در دوربین می گذارند)، (جنگ افزار) فشنگ (شامل پوکه و باروت و گلوله یا ساچمه)، (گرامافون) سوزن و ملحقات آن (که می توان آن را تعویض کرد)، (مکانیک) سوپاپ اطمینان، شیر فشنگی، (معدن) لوله ی ناریه، لوله ی دینامیت
[سینما] فیلم حلقه ای یا فیلم در محفظه - کارتریج [نوعی فیلمدان و نواردان ] - حلقه
[عمران و معماری] فشنگی
[کامپیوتر] قاب نوار، کارتریج . - کاتریج - اصطلاح کلی برای هر وسیله ای که در محفظه خاص خود ( که اغلب پلاستیکی است )قرار دارد. مثلا" چاپگرهای لیزری دارای کاتریج های تونر ( حاوی تونر جوهری ) و کاتریج های شکل حروف ( حاوی تراشه های حافظه که انواع شکل حروف در آنها ذخیره شده است ) هستند ماشینهای بازی ( مانند آتاری ) نیز از کارتریج های بازی استفاده می کنند ( که درون آنها نرم افزار قرار دارد ) نگاه کنید به font cartridge
[برق و الکترونیک] فشنگ، وسیله ضبط صدا
[زمین شناسی] فشنگی
[ریاضیات] نوار، سوپاپ اطمینان، خشاب، فشنگی
[معدن] لول (آتشباری)