carry over
معنی
منتقل کردن، انتقال به صفحه بعد دادن
سایر معانی: 1- باقی ماندن، به جا ماندن 2- انتقال دادن، (از ستون یا صفحه و غیره) به ستون (و غیره ی) دیگر بردن 3- به تعویق انداختن 4- ادامه دادن، (امریکا- در رستوران ها) وابسته به غذا که از رستوران به منزل می برند (carry-out هم می نویسند)، حسابداری انتقال به صفحه بعد دادن
[مهندسی گاز] سرازیرشدن، سرریزکردن
[ریاضیات] گرفتن
سایر معانی: 1- باقی ماندن، به جا ماندن 2- انتقال دادن، (از ستون یا صفحه و غیره) به ستون (و غیره ی) دیگر بردن 3- به تعویق انداختن 4- ادامه دادن، (امریکا- در رستوران ها) وابسته به غذا که از رستوران به منزل می برند (carry-out هم می نویسند)، حسابداری انتقال به صفحه بعد دادن
[مهندسی گاز] سرازیرشدن، سرریزکردن
[ریاضیات] گرفتن
دیکشنری
حمل کن
فعل
transfer, carry over, move about, redeploy, reserveمنتقل کردن
carry overانتقال به صفحه بعد دادن
ترجمه آنلاین
حمل کردن