carbonation
معنی
بصورت کربنات درامدن، عمل امیختن با
سایر معانی: (در ساختن آشامیدنی های گازدار) دی اکسید کربن زدن به، گازدار کردن (carbonatation هم می گویند)، (از راه ته نشین سازی با دی اکسید کربن) آهک چیزی را گرفتن (به ویژه در پالایش شکر)
[عمران و معماری] کربنات سازی - کربناتی شدن
[زمین شناسی] کربناسیون/ جذب کربن/ کربن گیری الف) فرایند هوازدگی شیمیایی که شامل انتقال کانی های دارای کلسیم، منیزیم، پتاسیم، سدیم و آهن به درون کربناتها یا بیکربناتهای این فلزات بوسیله دی اکسید کربن آبدار می باشد (که یک اسید کربنیک ضعیف می باشد). مترادف: کربناتیزاسیون. ب) وارد شدن دی اکسید کربن به درون یک مایع.
سایر معانی: (در ساختن آشامیدنی های گازدار) دی اکسید کربن زدن به، گازدار کردن (carbonatation هم می گویند)، (از راه ته نشین سازی با دی اکسید کربن) آهک چیزی را گرفتن (به ویژه در پالایش شکر)
[عمران و معماری] کربنات سازی - کربناتی شدن
[زمین شناسی] کربناسیون/ جذب کربن/ کربن گیری الف) فرایند هوازدگی شیمیایی که شامل انتقال کانی های دارای کلسیم، منیزیم، پتاسیم، سدیم و آهن به درون کربناتها یا بیکربناتهای این فلزات بوسیله دی اکسید کربن آبدار می باشد (که یک اسید کربنیک ضعیف می باشد). مترادف: کربناتیزاسیون. ب) وارد شدن دی اکسید کربن به درون یک مایع.
دیکشنری
کربناته
اسم
carbonationبصورت کربنات درامدن
carbonationعمل امیختن با
ترجمه آنلاین
کربناته شدن