carbonado
معنی
قطعه گوشت کباب کرده، نوعی الماس کدر
سایر معانی: (قدیمی) گوشت مرغ یا ماهی کباب شده، الماس تیره رنگ (که در مته و اره های سنگ بری و غیره به کار می رود)، کباب کردن، pl قطعه گوشت کباب کرده با ذغال، زخم زدن
سایر معانی: (قدیمی) گوشت مرغ یا ماهی کباب شده، الماس تیره رنگ (که در مته و اره های سنگ بری و غیره به کار می رود)، کباب کردن، pl قطعه گوشت کباب کرده با ذغال، زخم زدن
دیکشنری
کربوناتا
اسم
carbonadoقطعه گوشت کباب کرده
carbonadoنوعی الماس کدر
ترجمه آنلاین
کربنادو