captivating
/kæptɪveɪtɪŋ/

معنی

فریبنده، دلربا

دیکشنری

فریبنده
فعل
capture, enthrall, captivate, enthralاسیر کردن
seduce, entice, deceive, skunk, decoy, temptفریفتن

ترجمه آنلاین

فریبنده

جمله‌های نمونه

He's a great storyteller; his tales are always captivating.

او یک داستان‌گوی عالی است؛ داستان‌هایش همیشه جذابند.

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.