معنی

فریفتن، اسیر کردن
سایر معانی: شیفتن، دل فریفتن، شیدا کردن، دلباخته کردن، مفتون کردن، اسیر عشق کردن، افسون کردن، (در اصل) اسیر کردن، دستگیر کردن

دیکشنری

فریب دادن
فعل
capture, enthrall, captivate, enthralاسیر کردن
seduce, entice, deceive, skunk, decoy, captivateفریفتن

ترجمه آنلاین

اسیر کردن

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.