معنی

قمقمه، فروشگاه یا رستوران، نهارخوری
سایر معانی: رجوع شود به: post exchange، رستوران ارتشی، رستوران و تفرجگاه مجاور سربازخانه، (ادارات و مدارس و غیره) اغذیه فروشی کوچک، نوشابه فروشی، دکه، (در جاهای مصیبت زده یا محله ی بینوایان) خوراکگاه رایگان، آبدان، سربازخانه

دیکشنری

سالن غذاخوری
اسم
thermos, flask, canteenقمقمه
canteenفروشگاه یا رستوران
canteenنهارخوری

ترجمه آنلاین

غذاخوری

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.