معنی

مجرا، اب رو، کاریز، ترعه، ابراه، زه اب، مجرای فاضلاب، ترعه زدن، حفرترعه کردن، ابراه ساختن
سایر معانی: آبراه، آبراهه، کانال، رودک یا نهری که برای آبیاری کنده شده باشد، آب گذر، آبرو، (کالبدشناسی) هر یک از چندین مجرای لوله مانند بدن، راهال، کنال، رودخانه ای که (با سد بندی و دیواره سازی و غیره) تبدیل به آبراهه شده است، هر یک از خطوطی که بر کره ی مریخ مشاهده می شود (و در قدیم فکر می کردند آبراه است)، vt : ترعه زدن
[عمران و معماری] کانال - مجرا - جوی آب - نهر
[زمین شناسی] آبراه، ترعه، کرانه الف) یک کانال یا بازوی طویل و باریک دریا که دو راستا یا گستره بزرگتر آب را بهم متصل می کند و معمولاً به دور از درون بوم (گاهی اوقات بین جزایر و یا بین یک جزیره و یک خشکی اصلی) گسترده می شود و معمولاً در پهنا یکسان هستند. مثلاً کانال لین در آلاسکا. ب) اصطلاحی که در امتداد ساحل آتلانتیک آمریکا برای یک جریان ساحلی راکد استفاده می شود.
[آب و خاک] کانال

دیکشنری

کانال
اسم
canal, drainpipe, flume, gullyکاریز
duct, conduit, channel, canal, tube, flumeمجرا
canal, channelترعه
canal, waterwayابراه
canal, springlet, run-offزه اب
canalمجراي فاضلاب
honor, brow, canal, credit, effluent, eyebrowاب رو
فعل
canalترعه زدن
canal, dig canalحفرترعه کردن
canalابراه ساختن

ترجمه آنلاین

کانال

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.