camaraderie
معنی
همراهی، وفاداری، رفاقت، همدمی
سایر معانی: احساس دوستی و اعتماد (که بین آشنایان یا همکاران قدیمی به وجود می آید)، دوستاری، مودت
سایر معانی: احساس دوستی و اعتماد (که بین آشنایان یا همکاران قدیمی به وجود می آید)، دوستاری، مودت
دیکشنری
عاشقانه
اسم
friendship, camaraderie, comradeship, fellowship, good fellowship, amityرفاقت
accompaniment, companionship, camaraderie, concomitance, sodality, send-offهمراهی
sympathy, camaraderieهمدمی
loyalty, allegiance, fidelity, fealty, constancy, camaraderieوفاداری
ترجمه آنلاین
رفاقت
مترادف
cheer ، companionability ، companionship ، comradeship ، conviviality ، esprit de corps ، fellowship ، gregariousness ، intimacy ، jollity ، sociability ، togetherness