call girl
معنی
ایجاد کردن، به وجود آوردن، به کار انداختن، فاحشه ی تلفنی، فاحشه تلفونی
دیکشنری
فاحشه تلفنی
اسم
whore, slut, prostitute, hooker, geisha, call girlفاحشه
call girlفاحشه تلفونی
ترجمه آنلاین
زنگ بزن دختر
مترادف
B girl ، harlot ، hooker ، hustler ، lady of the evening ، prostitute ، scarlet woman ، streetwalker ، whore ، working girl