معنی

تاریک، تیره، تار، مه الود
سایر معانی: (قدیمی) مبهم، غلیظ

دیکشنری

تلخ
صفت
dark, dim, black, gloomy, dusky, caliginousتاریک
dark, black, murky, dim, gloomy, caliginousتیره
dim, dark, obscure, nebulous, blear, caliginousتار
foggy, brumous, caliginous, fogbound, turbidمه الود

ترجمه آنلاین

بداخلاق

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.