calculator
/ˈkælkjəˌletər/

معنی

محاسب، حسابگر، حساب کننده
سایر معانی: ماشین حساب، شمارگر، آدم حسابگر، کسی که محاسبه می کند، محاسبه گر، (کتاب حاوی جدول هایی که محاسبات را تسهیل می کند) جدول محاسباتی
[کامپیوتر] محاسب، حسابگر، ماشین حساب . - ماشین حساب - هر وسیله الکترونیکی یا مکانیکی که برای محاسبات به کار می رود بر خلاف کامپیوترها . ماشین حسابها تا حدودی نیاز به دخالت انسان دادند .
[برق و الکترونیک] ماشین حساب
[ریاضیات] حسابگر، ماشین حساب، حساب کننده، محاسب

دیکشنری

ماشین حساب
اسم
calculator, arithmeticحسابگر
accountant, calculatorمحاسب
calculatorحساب کننده

ترجمه آنلاین

ماشین حساب

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.