معنی

گول زدن، ریشخند کردن
سایر معانی: خر کردن، زبان بازی کردن، (با چاپلوسی و غیره) وادار به کاری کردن، چاپلوسی

دیکشنری

کجول
فعل
dodge, outwit, deceive, defraud, dupe, cajoleگول زدن
cajole, carny, lout, bamboozle, blandish, blarneyریشخند کردن

ترجمه آنلاین

cajole

مترادف

متضاد

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.