معنی

کلم، دله دزدی، رشد پیدا کردن، کش رفتن
سایر معانی: (گیاه شناسی) کلم (brassica oleracea و brassica capitata از خانواده ی crucifer)، کرنب، جوانه یا شکوفه ی برخی نخل ها (که خوراکی است)، کلم پیچ، (خودمانی) اسکناس، (انگلیس - قدیمی - خودمانی) دزدیدن، بلند کردن، رشد پیدا کردن مثل سرکلم
[صنایع غذایی] کلم پیچ: گیاهی است دو ساله از خانواده چلیپاییان که دارا ی برگهای پیچیده به دور هم است.

دیکشنری

کلم
اسم
cabbageکلم
crib, picking, petty larceny, cabbage, petit larcenyدله دزدی
فعل
swipe, pilfer, snitch, abstract, cabbage, filchکش رفتن
cabbageرشد پیدا کردن

ترجمه آنلاین

کلم

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.