butte
/ˈbjuːt/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

تل یا تپه
سایر معانی: تپه ی بلند و پرشیب در دشتی مسطح، (در غرب ایالات متحده) پهنه ی زمین، تختال
[زمین شناسی] تل ،تپه، تختال تپه ای با سطح فوقانی مسطح، زمانی تشکیل می شود که لایه ای از سنگ سخت در روی لایه های سست تر قرار گرفته و آنها را از سایش و فرسایش محافظت می کند تختال شبیه به mesa ولی از آن کوچکتر است
[خاک شناسی] بی یوت
[آب و خاک] برجستگی های منفرد

دیکشنری

بطری
اسم
butteتل یا تپه

ترجمه آنلاین

بوته

واژه‌های مشابه

butten

[نساجی] اهرم نوسان دهنده سیلندر کارت نقشه ژاکارد

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butter and eggs

(گیاه شناسی) کتانی تماشایی، کتانی رایج، گل کتان، کتان وحشی (linaria vulgaris از خانواده ی figwort)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butter bean

انواع لوبیاهای سفید یا دارای رنگ روشن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butter clam

(جانورشناسی) صدف کره ای، کره صدف (جنس saxidomus - صدف درشت خوراکی و بومی سواحل شمال غربی ایالات متحده)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butter knife

چاقوی کره (چاقوی کندی که برای مالیدن کره روی نان و غیره به کار می رود)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butter stamp

قالب کره سازی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butterbur

(گیاه شناسی) سایبان، بابا آدم جنگلی (انواع گیاهان جنس petasites از خانواده ی composite به ویژه گیاه اروپایی p. hybridus که برگ های درشت قلوه شکلی دارد)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butterfingers

(عامیانه) دست و پا چلفتی، کسی که چیز زود از دستش می افتد و می شکند

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butterfish

(جانورشناسی) انواع ماهی هایی که فلس آنها از لایه ی لیز و لعاب مانندی پوشیده است (به ویژه ماهیان تیره ی stromateidae)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

butterfly bandage

(جراحی) نوار بخیه (نوار چسب به شکل پروانه که به جای بخیه برای بستن دهانه ی برش و زخم های کوچکتر به کار می رود)

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش