bureaucrat
/ˈbjʊrəˌkræt/

معنی

مامور اداری، مامور دولتی، دیوان سالار
سایر معانی: قرطاس باز، کارمند خشک و مقرراتی، مقرراتی واهل کاغذ بازی

دیکشنری

بوروکرات
اسم
bureaucratمامور اداری
bureaucratمامور دولتی
bureaucratدیوان سالار

ترجمه آنلاین

بوروکرات

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.