bullet
معنی
گلوله، مرمی، گلوله تفنگ
سایر معانی: گلوله (تفنگ و هفت تیر و مسلسل)، فشنگ (cartridge هم می گویند)
[عمران و معماری] گلوله
[کامپیوتر] بولت؛ گلوله - کارکتری مانن 0 برای علامت گذاری اقلام در یک فهرست
سایر معانی: گلوله (تفنگ و هفت تیر و مسلسل)، فشنگ (cartridge هم می گویند)
[عمران و معماری] گلوله
[کامپیوتر] بولت؛ گلوله - کارکتری مانن 0 برای علامت گذاری اقلام در یک فهرست
دیکشنری
گلوله
اسم
bullet, shot, ball, pellet, gunshot, cartridgeگلوله
bullet, shell, projectileمرمی
bulletگلوله تفنگ
ترجمه آنلاین
گلوله
مترادف
ammo ، ammunition ، ball ، bolt ، cap ، cartridge ، dose ، lead ، love letter ، pellet ، projectile ، rocket ، round ، shot ، slug ، trajectile