معنی

ورشکسته، بی پول
سایر معانی: لات و لوت، آس و پاس، فاقد پول نقد، زمان گذشته فعل: break

دیکشنری

شکست
صفت
bankrupt, brokeورشکسته
penniless, poor, broke, impecunious, stone-broke, stony-brokeبی پول

ترجمه آنلاین

شکست

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.