bootstrap
/ˈbuːtˌstræp/

معنی

خود راه انداز، خودراه اندازی
سایر معانی: به عهده گرفتن یا انجام دادن (بدون کمک دیگران)، خود استوار بودن، دست تنها، تسمه ی چکمه (که هنگام پوشیدن و درآوردن چکمه آن را می گیرند یا می کشند)، تسمه ی پوتین، (کامپیوتر) بوت کردن (boot هم می گویند)
[کامپیوتر] خود راه انداز
[برق و الکترونیک] بند پوتین ؛ خود راه انداز دستورالعمل رمزی خاص که در ابتدای برنامه ی رایانه ای موجب نصب شدن خود برنامه در رایانه می شود.

دیکشنری

بوت استرپ
اسم
bootstrapخود راه انداز
bootstrapخودراه اندازی

ترجمه آنلاین

بوت استرپ

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.