معنی
سایر معانی: (واژه ی عمومی برای انواع کشتی های کوچک) قایق، زورق، بلم، لتکه، در قایق حمل کردن یا گذاشتن، به درون قایق بردن یا انداختن، قایق سواری کردن، قایق راندن، کشتی بزرگ رودخانه رو و دریارو (کاربرد غیرفنی)، ظرف یا بشقاب قایق شکل
[عمران و معماری] قایق