blithesome
/ˈblaɪðsəm/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

بشاش، شوخ، سرحال
سایر معانی: سبکبال، پر سرور و نشاط، دلشاد، سرکیف، خوشدل

دیکشنری

فریبنده
صفت
beaming, cheerful, merry, pleasing, blithesome, rattlingبشاش
witty, facetious, jolly, jocular, gay, blithesomeشوخ
peppy, healthy, cheery, wholesome, sprightly, blithesomeسرحال

ترجمه آنلاین

دلسوز

مترادف

blithe ، carefree ، cheerful ، cheery ، convivial ، gladsome ، gleeful ، happy ، jocund ، jolly ، jovial ، joyful ، joyous ، lighthearted ، lightsome ، merry ، mirthful ، sunny

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش