blessed
معنی
مبارک، سعید، متبارک، خوشبخت
سایر معانی: مقدس، آشو، همایون، فرهومند، فرخنده، خجسته، وابسته به آمرزش، رستگار، آمرزیده، قرین رحمت، (قسم یا دشنام ملایم) فلان فلان شده، سزاوار دشنام، آرامبخش، پربرکت، کامبخش
سایر معانی: مقدس، آشو، همایون، فرهومند، فرخنده، خجسته، وابسته به آمرزش، رستگار، آمرزیده، قرین رحمت، (قسم یا دشنام ملایم) فلان فلان شده، سزاوار دشنام، آرامبخش، پربرکت، کامبخش
دیکشنری
مبارک
صفت
blessed, auspicious, happy, blestمبارک
blessed, blestمتبارک
lucky, happy, fortunate, prosperous, blessed, blestخوشبخت
jovial, beatific, blessed, auspicious, blest, happyسعید
ترجمه آنلاین
مبارک
مترادف
adored ، among the angels ، beatified ، consecrated ، divine ، enthroned ، exalted ، glorified ، hallowed ، holy ، inviolable ، redeemed ، resurrected ، revered ، rewarded ، sacred ، sacrosanct ، saved ، spiritual ، unprofane