blear
معنی
دارای چشم پراب، تار، گرفته و تاریک
سایر معانی: مبهم، نامشخص، مه گرفته، (در اثر اشک ریزی یا ریم) تار کردن، مبهم و نامشخص شدن، مه گرفتن، (در مورد چشم) تار (در اثر اشک یا قی گرفتگی و غیره)، استهزاء، تاری حاصل از اشک وغیره
سایر معانی: مبهم، نامشخص، مه گرفته، (در اثر اشک ریزی یا ریم) تار کردن، مبهم و نامشخص شدن، مه گرفتن، (در مورد چشم) تار (در اثر اشک یا قی گرفتگی و غیره)، استهزاء، تاری حاصل از اشک وغیره
دیکشنری
دندانپزشکی
صفت
blearدارای چشم پراب
dim, dark, obscure, nebulous, blear, caliginousتار
blearگرفته و تاریک
ترجمه آنلاین
تاریک