blatancy
معنی
شلوغی، رسوایی، سر و صدا
سایر معانی: آشکاری، وضوح، خودنمایی، خشونت
سایر معانی: آشکاری، وضوح، خودنمایی، خشونت
دیکشنری
خونریزی
اسم
ignominy, scandal, disgrace, infamy, notoriety, blatancyرسوایی
bustle, crowd, chaos, jumble, babel, blatancyشلوغی
noise, smash, fuss, roar, rattle, blatancyسر و صدا
ترجمه آنلاین
آشکارا