blackguard
معنی
ولگرد، بددهنی کردن
سایر معانی: آدم بددهن، رذل، لات، ارقه، ناکس، بدذات، (در اصل) دون ترین نوکران خانه که کارشان توجه از دیگ ها و ظروف سیاه بود، هرزه، بداخلاق، بددهن، ادم هرزه، فحاشی کردن به
سایر معانی: آدم بددهن، رذل، لات، ارقه، ناکس، بدذات، (در اصل) دون ترین نوکران خانه که کارشان توجه از دیگ ها و ظروف سیاه بود، هرزه، بداخلاق، بددهن، ادم هرزه، فحاشی کردن به
دیکشنری
مشتاق
اسم
stray, tramp, vagabond, hooligan, rambler, blackguardولگرد
فعل
blackguardبددهنی کردن
ترجمه آنلاین
گارد سیاه