biographic
معنی
زیستنامهای، وابسته بشرح زندگی
سایر معانی: زیستنامه ای، وابسته بشرح زندگی
سایر معانی: زیستنامه ای، وابسته بشرح زندگی
دیکشنری
بیوگرافی
صفت
biographical, biographicزیستنامهای
biographic, biographicalوابسته بشرح زندگی
ترجمه آنلاین
بیوگرافی