معنی

موج زدن، آبخیز بزرگ داشتن، موج وار حرکت کردن، تنوره کشیدن، موج بزرگ، بزرگ خیزاب، آبکوه، آبکوهه، هر توده ی موج مانند (مانند دود و غیره)، کسی که کارش چسباندن پوستر (بر آویز) و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است (billsticker هم می گویند)، متصدی نصب اعلانات بدیوارها وغیره

دیکشنری

billisporter
اسم
billposterمتصدی نصب اعلانات بدیوارها وغیره

ترجمه آنلاین

بیلپوستر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.