معنی

علوم مهندسى : مایل
[زمین شناسی] شیبدار

دیکشنری

کاشته شده
فعل
shave, grate, bevel, chip, oblique, planeرنده کردن
bevel, obliqueاریب کردن
bevel, obliqueاریب وار بریدن یا تراشیدن

ترجمه آنلاین

اریب شده

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.