معنی

شرط بندی کننده، کسی که شرط می بندد
سایر معانی: کسی که شرطبندی می کند، شرط بند

دیکشنری

بطری
اسم
wager, bettor, betterشرط بندی کننده
better, bettorکسی که شرط می بندد

ترجمه آنلاین

شرط بندی

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.