معنی

دیوانه، از جا در رفته، شوریده، اشفته
سایر معانی: از خودبیخود، کالفته

دیکشنری

برسکر
اسم
madcap, berserker, bedlam, loco, berserkدیوانه
صفت
mad, berserk, frenzied, short-temperedاز جا در رفته
berserk, crazy, distraught, frenzied, frenetic, phreneticشوریده
turbulent, disturbed, garbled, frenetic, disheveled, berserkاشفته

ترجمه آنلاین

دیوانه

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.