bending
/bendɪŋ/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

عطف
سایر معانی: الکترونیک : خمیدگى عمران : خمش معمارى : خمش علوم هوایى : خمشى
[عمران و معماری] خمش - خمشی - خم کردن
[مهندسی گاز] انحناء
[زمین شناسی] خمش خمیده شدن لایه های رسوبی در اثر نیروهای تکتو نیکی
[ریاضیات] خمشی، خمش، انحناء، خمیدگی، خمکاری

دیکشنری

خم شدن
اسم
turning, reference, conjunction, turning point, inclination, bendingعطف

ترجمه آنلاین

خم شدن

مترادف

arching ، bowing ، curving ، spiraling ، twining ، twisting ، veering ، warping ، winding

متضاد

straight ، unbent ، unbowed

واژه‌های مشابه

bending moment

[عمران و معماری] لنگر خمشی - ممان خمشی - گشتاور خمشی [زمین شناسی] لنگر خمشی، گشتاور خمشی [نساجی] گشتاور خمشی [ریاضیات] گشتاور خمشی [پلیمر] گشتاور خمشی [آمار] گشتاور خمشی ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bending moment influence line

[عمران و معماری] خط تاثیر گشتاور خشمی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bending stiffness

[عمران و معماری] سختی خمشی - سختی خمشی - صلبیت خمشی [پلیمر] سفتی خمشی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bending strain bending stress

[نفت] کرنش خمشی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bending strength

[عمران و معماری] مقاومت خمشی [زمین شناسی] مقاومت خمشی- استحکام خمشی [نفت] مقاومت خمشی [پلیمر] استحکام خمشی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bending vibration

ارتعاش خمشی [شیمی] ارتعاشی که نتیجۀ تغییر زاویۀ بین پیوندهاست

واژه‌های مصوب فرهنگستان

bend bending

[نفت] خم

دیکشنری انگلیسی به فارسی

free bending moment

[عمران و معماری] لنگر خمشی آزاد

دیکشنری انگلیسی به فارسی

modified bending moment diagram

[عمران و معماری] نمودار تغییر یافته لنگر خمشی - نمودار لنگر خمشی تغییر یافته

دیکشنری انگلیسی به فارسی

plate bending element

[عمران و معماری] المان صفحه ای خمشی

دیکشنری انگلیسی به فارسی
واژه‌های مشابه بیشتر

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش