معنی

ژولیده
سایر معانی: (verb transitive) گیج کردن، غرق افکار شاعرانه کردن، بفکر انداختن

دیکشنری

ناامید
صفت
unkempt, disheveled, scruffy, tangled, dazed, bemusedژولیده

ترجمه آنلاین

مبهوت

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.