معنی

دم، ریه
سایر معانی: جورج بلوز (نقاش امریکایی)، (پزشکی) فلج بل (فلج نیمی از عضلات صورت که اغلب ناگهانی و موقتی است)، هر چیز دم مانند (مثل فانوس دوربین های عکاسی قدیمی یا قسمت تاشونده ی آکاردئون)، (آهنگری) دم، باد دم، دم در اهنگری
[سینما] فانوس
[مهندسی گاز] فانوس، دم (درآهنگری )
[نفت] فانوس

دیکشنری

سیلندر
اسم
tail, bellows, moment, breath, instant, trainدم
lung, bellowsریه

ترجمه آنلاین

دم

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.